لیست اختراعات مجيد عبدوس
وجود مواد گوگردي در نفت خام، گاز و اكثر فراورده هاي نفتي به دلايلي از جمله علت ايجاد خوردگي در تاسيسات پالايش و حمل ونقل،سميت وآلودگي هوا به علت اكسيدهاي گوگردي حاصل از احتراق مضر است. در سال هاي اخيرروشهاي مختلفي ازجمله هيدرو سولفورزدايي(HDS)،جذب سطحي ، استخراج،اكسيداسيون و كاهش با استفاده از مايعات يوني استفاده از تركيبات بيو و زنده براي كاهش تركيبات مختلف گوگردي بررسي شده است.راندمان كم،استفاده از مواد گران قيمت ،اضافه شدن مواد جديد به ماده اوليه نفت واعمال شرايط دمايي و فشاري بالا از جمله مشكلات روشهاي ذكر شده مي باشد. در اين اختراع براي شيرين سازي نفت خام و فرآورده هاي مربوطه از روش اكسيداسيون با تكنيك نوين تزريق مستقيم اكسنده بسيار قوي گاز ازن استفاده گرديد. عدم استفاده از كاتاليست،عدم اضافه كردن مواد شيميايي جديد به نمونه،هزينه پايين روش اكسيداسيون توسط دستگاه مولد ازن ويژه نفتي با كارايي حداكثري (كاهش ميزان گوگردي بويژه كاهش موادي از قبيل، هيدروژن سولفيد و مركاپتان به ميزان كمتر ازيك ميلي گرم بر كيلوگرم (ppm1 ))، ايمني بالا دستگاه مولد ازن در ممانعت از اشتعال پذيري و جرقه با در نظر گرفتن جنبه هاي زيست محيطي،عايق بودن الكتريكي بدنه و سهولت حمل ونقل و توليد دستگاه مولدگاز ازن از جمله اهداف اساسي اين اختراع بوده است.در اين فرآيند از تكنيك نوين اعمال امواج فراصوت بروي نمونه استفاده گرديد. اعمال امواج فراصوت باعث افزايش سطح تماس مؤثر براي انجام واكنش و در نتيجه پيشرفت سريع تر واكنش اكسيداسيون از طريق شكستن پيوندهاي موجود در مواد نفتي و افزايش راندمان شيرين سازي گرديد.
اختراع حاضر با عنوان طراحي و ساخت پليمر قالب مولكولي ايزوسوربايد دي نيترات مي باشد كه در زمينه علوم دارويي، شيمي، سنتز نانوساختارها و پليمرهاي قالب مولكولي مي باشد. درمان بيماران قلبي با نيتراتها و در نهايت با اكسيد نيتريك همواره يكي از دغدغه هاي دانشمندان علوم دارويي بوده است و علم شيمي بعنوان پشتيبان ساخت و تهيه داروها از اين حوزه دور نبوده و سعي برآن داشته است تا با حركت بر خط مرزي دانش، موانع پيش روي علوم پزشكي را از ميان بردارد. ايزوسوربايد دي نيترات يكي از مهمترين منابع اكسيد نيتريك براي بيماراني است كه دردهاي مزمن قلبي رنج مي برند وليكن به دليل نيمه عمر كم دارو، مصرف منظم، مقاومت بدن به دارو و عدم هدفمندي آن در رسيدن به بافت هدف، مي تواند دردسرهاي فراواني براي بيمار ايجاد نمايد كه آنرا عوارض جانبي دارو نيز نام گذاري مي كنند. ساخت نانوحاملهاي پليمرهاي قالب مولكولي ايزوسوربايد دي نيترات في الذاته خطري براي بيمار نداشته و مي توانند دارو را به بافت هدف رسانده و آرام و متناسب با نياز بيمار، دارورساني را به بهترين شكل ممكن انجام دهند. طرح پيش رو فرايند تهيه نانو حاملهايي بر پايه پليمرهاي قالب مولكولي را بر اساس قالب گيري مولكلوي غير كووالانسي و ايجاد حفره هاي اختصاصي براي داروي ايزوسوربايد دي نيترات به منظور دارورساني را تشريح مي نمايد. كاربرد اين پليمرهاي قالب مولكولي در درمان بيماري هاي قلبي مي باشد.
با توجه به خسارات ساليانه خوردگي سايشي به محيط هاي صنعتي، لازم است تا تخمين مناسبي از تخريب مواد در شرايط كاري مختلف انجام شود تا براي طراحي بهينه مورد استفاده قرارگيرد. به اين منظور لزوم طراحي دستگاهي كه بتواند اين شرايط را در محيط آزمايشگاهي شبيه سازي كند به شدت احساس ميشود. با توجه به تاثير همزمان پارامتر هاي متعدد روي نرخ خوردگي سايشي لازم است تا دستگاه مورد نظر قابليت تنظيم دقيق تمامي اين پارامتر ها را به طور همزمان دارا باشد. گروه سازنده ي دستگاه يازده پارامتري تست خوردگي سايشي در لوپ توانسته است براي اولين بار ساختمان دستگاه خود را به گونه اي طراحي كند كه توانايي اندازه گيري دقيق تاثير تمامي يازده پارامتر موثر بر نرخ خوردگي سايشي را دارا باشد.
اختراع حاضر با عنوان طراحي و ساخت جاذب بر پايه گرافن اكسايد اصلاح شده با 2- مركاپتوبنزوتيازول به منظور حذف فلز سنگين كادميوم از پسابهاي صنعتي مي باشد كه در زمينه شيمي آلي، محيط زيست و سنتز نانوساختارها است. حذف آلاينده هاي مختلف از پساب به خصوص حذف فلزات سنگين و جلوگيري از ورود آن ها به طبيعت و محيط زندگي انسان، همواره يكي از دغدغه هاي زيست محيطي دانشمندان و محققان بوده است و علم شيمي با پيشروي در حوزه سنتز نانو مواد و بكارگيري آن ها در زمينه تصفيه پساب، سعي برآن داشته است كه موانع پيش رو در اين زمينه را از ميان بردارد. در ميان فلزات سنگين، كادميوم بسيار سمي بوده و مخاطرات فراواني را در صورت ورود به چرخه غذايي انسان ايجاد ميكند. همچنين فلز كادميوم در صنايع مختلف اعم از صنايع باتري سازي، پلاستيك، سراميك، شيشه، رنگ و ... كاربرد فراواني دارد. لذا استفاده از يك روش مناسب و كم هزينه به منظور حذف اين يون ها از پساب هاي صنعتي، قبل از تخليه آن ها به محيط امري ضروري به نظر مي رسد. طرح پيش رو فرايند تهيه جاذب نانو ساختار اصلاح شده بر پايه گرافن اكسايد مي باشد كه رويكرد اصلاح سطح در آن ايجاد پيوند كووالانسي بين مولكول 2- مركاپتوبنزوتيازول و سطح گرافن اكسايد به منظور ايجاد برهمكنش هاي مناسب نرم-نرم بين يون هاي فلزات سنگين و گروه هاي گوگرد دار بر روي سطح جاذب مي باشد. در اختراع حاضر كاربرد اين جاذب اختصاصا براي حذف يون هاي كادميوم از پساب هاي مدل بررسي شده است كه قابل تعميم به ساير فلزات سنگين با شعاع يوني بزرگ نيز مي باشد.
ضايعات و پسماندهاي الكترونيك شامل بردهاي مختلف كامپيوتري، بردهاي تلفن همراه و ... جمع آوري گرديد سپس اجزا مختلف فلزي شامل آهن بر اساس جدايش مغناطيسي ، حذف شده و اجزا توسط دستگاه سنگ شكن فكي مورد خردايش قرار گرفت سپس توسط دستگاه آسياب پودر شده (مدت زمان و دور بر دقيقه دستگاه آسياب خيلي مهم مي باشد) و از لحاظ فاز هاي تشكيل دهنده و مقدار كمي عناصر مورد شناسايي قرار گرفت. شكل 1 ، نشان دهنده لايه فلز طلا بر روي اجزاء كامپيوتر مي باشد.در مرحله بعد نمونه با اسيدهاي مختلف توسط فرآيند هيدرومتالورژي مورد ليچينگ قرار گرفت و نيتريك اسيد به عنوان عامل ليچينگ انتخاب گرديد. در مرحله بعد فاز جامد از فاز محلول جداسازي شد و طلا بر اساس تيزاب سلطاني مورد ليچينگ قرار گرفت و پارامترهاي مؤثر بر شرايط ليچينگ شامل دانسيته پالپ (1/1-1/3 〖g ml〗^(-1) ) و شرايط دما ( ˚C 90-40) بررسي شد تا هزينه هاي ناشي از فرآيند ليچينگ به حداقل رسيده و بالاترين انحلال طلا حاصل گردد. قابل ذكر است دراين مرحله ، فلز طلا به همراه ساير عناصر مزاحم در فاز محلول وجود دارد بطوريكه استخراج طلا با انتخاب پذيري بالا از داخل محلول جزء مرحله بسيار مهم در استحصال طلا مي باشد. انتخاب حلال مناسب با انتخاب پذيري بالا ، مقرون به صرفه بودن حلال ، درصد استخراج بالا و ... در فرآيند استخراج حلالي، بسيار حائز اهميت مي باشد بنابراين در اين مرحله ، حلال تركيبي جديد جهت استخراج فلز طلا انتخاب گرديد . بطوريكه در اين حلال تركيبي اجزاء تشكيل دهنده حلال و مقدار آنها در راندمان استخراج مورد بررسي قرار گرفت و بالاترين راندمان استخراج ( 5/99 %) بدست آمد.تاثير تركيب اجزا حلال تركيبي: جهت بهينه سازي اجزاي حلال تركيبي ، اجزاء مربوطه به صورت جداگانه مورد بررسي قرار گرفت تا حلال مذكور در فرآيند استخراج راندمان بالايي داشته و از لحاظ اقتصادي مقرون به صرفه باشد. قابل ذكر است از ميان اجزاء ، ماده 8-هيدروكسي كينولين بيشترين تاثير را در فرايند استخراج داشته است. در اين مرحله ، 8- هيدروكسي كينولين از ( 3-5/0 گرم ) ، غلظت كلريد آمونيوم از 6-1 % و حجم حلال كلروفرم از 40-10 ميلي ليتر به صورت جداگانه در راندمان استخراج طلا مورد بررسي قرار گرفت و شرايط بهينه براي اجزاي حلال تركيبي جديد بدست آمد. در مرحله بعد ، توسط اگزاليك اسيد فلز طلا با خلوص بالاي 99 % بدست آمد
اين اختراع به سنتز يك پليمر قالب مولكولي ( MIP) شبكه¬اي در حضور مولكول داروي فني¬توئين با استفاده از مكانيسم پليمريزاسيون انتقال زنجير افزايشي- جدايشي برگشت¬پذير اشاره دارد. در سال¬هاي اخير تحقيقات در زمينه سيستم¬هاي جديد رهايش دارو به سوي توسعه سيستم¬هاي \\\\\\\\\\\\\\"هوشمند \\\\\\\\\\\\\\" هدايت شده است. اين سيستم¬ها قادرند به طور مستقيم به نيازهاي ويژه بيمار پاسخ دهند. سيستم¬هاي دارورسان جديد بايد كارايي عوامل دارويي تجويز شده را به حداكثر رسانده و كيفيت زندگي بيمار را بهبود بخشند. لزوم ابداع سيستم¬هاي رهايش دارويي جديد يك هدف علمي مهم است كه مي¬تواند به وسيله تركيبي از فنون جديد و زيست مواد هوشمند به دست آيد. در اين ميان تكنيك قالبگيري¬ مولكولي پتانسيل بالايي براي تهيه فرم¬هاي رهايش دارويي بهينه شده دارد. در حال حاضر كاربرد اين پليمرها در تكنولوژي دارورساني در مراحل اوليه و در حال توسعه است. متداول¬ترين مكانيسم تهيه اين پليمرها استفاده از \\\\\\\\\\\\\\"پليمريزاسيون راديكال آزاد معمولي\\\\\\\\\\\\\\" است. اما مكانيسم پليمريزاسيون راديكال آزاد معمولي داراي يك نقطه ضعف است. به دليل سرعت بالاي پليمريزاسيون در رشد زنجير اين مكانيسم منجر به ايجاد شبكه¬هاي پليمري با مورفولوژي غيريكنواخت مي¬شود كه موجب كاهش ظرفيت و گزينش¬پذيري پليمر قالب مولكولي حاصل مي¬شود. \\\\\\\\\\\\\\"پليمريزاسيون راديكال آزاد كنترل¬شده / زنده\\\\\\\\\\\\\\" روشي مناسب براي بهبود يكنواختي شبكه پليمري است كه با كمك عوامل كنترل¬كننده سينتيك، موجب رشد كنترل¬شده زنجيره¬هاي پليمري به وسيله كاهش سرعت اختتام مي¬شود و در نتيجه ايجاد ساختارهايي با نواقص شبكه¬اي كمتر مي¬كند. در اغلب پليمرهاي قالب مولكولي سنتزشده با مكانيسم كنترل¬شده / زنده، از عوامل كنترل¬كننده نوع تجاري استفاده شده است. گزارشات متعددي از سنتز پليمرهاي قالب مولكولي براي داروي فني¬توئين در مقالات مختلف انجام شده است. علي¬رغم گزينش¬پذير بودن پليمرهاي قالب مولكولي گزارش¬شده ظرفيت بارگيري دارو توسط آن¬ها پايين است. در اين پروژه پليمر قالب مولكولي به منظور دارورساني با استفاده از مكانيسم پليمريزاسيون انتقال زنجير افزايشي- جدايشي برگشت¬پذير با استفاده از يك عامل انتقال زنجير (كنترل كننده سينتيك پليمريزاسيون) سنتز شد و منجر به افزايش همزمان ظرفيت و گزينش¬پذيري پليمر قالب مولكولي براي داروي فني¬توئين نسبت به پليمر قالب مولكولي سنتزشده با مكانيسم پليمريزاسيون راديكالي متداول شد. رهايش دارو از پليمرهاي قالب مولكولي سنتز شده با استفاده از مكانيسم پليمريزاسيون انتقال زنجير افزايشي- جدايشي برگشت¬پذير با سرعت كمتري نسبت انواع سنتز شده با روش پليمريزاسيون متداول انجام شد.
امروزه انسان با بحران انرژي روبروست. معايب و مشكلات سوخت هاي فسيلي پژوهشكران را بر اين داشته است تا به دنبال يافتن جايگزين هاي مناسب براي اين سوخت ها باشند. يكي از اين منابع پيل هاي سوختي مي باشد كه دستكاهي است الكتروشيميايي كه انرژي حاصل از يك واكنش شيمايي را به انرژي الكتريكي تبديل مي كند. اين پيل از اجزاي مختلفي تشكيل شده است كه يكي از آنها غشا مي باشد. در اين پژوهش غشاي هيبريدي آلي معدني مبادله پروتوني ( PEM ) بر پايه پلي وينيل الكل و مزوپور سيليكاي نانو متخلخل سولفونه براي استفاده در پيل هاي سوختي ساخته شده است. اين غشا داراي فرمول gr PVA : امي باشد. با بررسي نتايج بدست آمده از آزمايشات صورت كرفته به روي اين غشا، امكان استفاده از اين غشا در پيل هاي سوختي پليمري به اثبات رسيد. '
آلجينات از جمله پلي ساكاريدهايي است كه به دليل ويژگي هاي ممتازي چون ارزاني و سهولت ساخت در سال هاي اخير در علوم پزشكي مختلف به ويژه در مهندسي بافت و رهايش كنترل شده دارو كاربرد وسيعي پيدا كرده است. اما علي رغم مزاياي زيادي كه در مقالات مختلف براي بكارگيري آلجينات در علوم زيستي ذكر شده است. استفاده از اين پليمر در برخي موارد خاص از قبيل كپسوله كردن داروهاي غير قابل انحلال در آب و يا برخي از پروتئين ها مانند TGF-β به واسطه ساختار شيميايي الجينات امكان ناپذير مي باشد. اصلاح ساختار آلجينات به كمك روش هاي شيميايي از جمله استرسازي، اترسازي و آميدسازي جهت فائق آمدن بر محدوديت هاي فوق از زمينه هاي تحقيقاتي پرطرفدار در سنتز اين ماده آلي مي باشد. در اين پايان نامه از روش هاي استرسازي اعم از روش هاي نوين و روش هاي متداول جهت ساخت گونه اي جديد از آلجينات استر استفاده گرديده است. بدين منظور در ابتدا با استفاده از اطلاعات شيميايي به پيش بيني ساختار نهايي پرداخته و سپس با استفاده از آزمايشات تجربي متعدد ساختار و خواص پليمر ساخته شده تعيين مي گردد. جهت حصول اطمينان از زيست سازگاري ماده آلي حاصل تست هاي بيولوژيكي با استفاده از سلول هاي غضروفي خرگوش صورت پذيرفت. در خاتمه نيز نتيجه به كارگيري آلجينات استري در بازگذاري دو نوع داروي قابل انحلال و غير قابل انحلال در آب در مقايسه با آلجينات اصلاح نشده بررسي گرديد. با استفاده از نتايج حاصله ميتوان نتيجه گرفت كه بازده بارگذاري دارو در آلجينات سنتز شده نسبت به آلجينات معمولي افزايش چشمگيري يافته است.
قاب مولكولي يك تكنيك مفيد براي توليد حفراتي با آرايش مولكولي بالا درون شبكه پليمر است. امروزه MIPها استفاده گسترده اي پيدا كرده اند و در سيستم هاي تحويل دارو به كار مي روند. پتانسيل بالاي آنها باعث شده است كه در رهايش دارو به كار روند. در اين تحقيق، پليمرهاي قالب مولكولي به وسيله پليمريزاسيون توده ساخته شد و تغييرات پارامترهايي مانند pH بررسي شد. در ساخت اين پليمرها، داروي ترامادول به عنوان مولكول غالب، متاكريليك اسيد به عنوان مونومر اتيلن گيليكول دي متاكريلات به عنوان شبكه ساز و كلروفرم به عنوان حلال استفاده شد. پليمرها به وسيله آناليزهاي FT-IR و TGA و SEM بررسي شدند و نتايج نشان داد كه اين پليمرها تمايل و گزينش پذيري بالايي نسبت به مولكول الگو از خود نشان دادند. كنترل رهايش دارو در محلول هاي In Vitro با اندازه گيري جذب در λmax=272nm به وسيله UV-Vis انجام شد. محلول هاي استفاده شده، هيدروكلريك اسيد با pH=3 و فسفات بافر به pHهاي برابر 5 و 7/4 در دماي 0/5±37 سانتي گراد بودند. كليد واژه: پليمرهاي قالب مولكولي، ترامادول، پليمريزاسيون توده، رهايش دارو، سيستم هاي بيولوژيكي
دي ال ها به خاطر دارا بودن گروه هاي هيدروكسي در ساختارشان مي توانند به عنوان مونومر در زنجير برخي از پليمرها كه به روش تراكمي سنتز مي شوند، (مانند پلي يورتان ها، اپوكسيدها و ...) بكار گرفته شوند. دي ا سنتزي در ساختارش فسفر وجود دارد. وجود عناصري مثل فسفر در ساختار يك مولكول منجر به توليد مواد ديرسوز كننده مي شود. اين نوع دير سوز كننده ها باعث ايجاد سيستم هاي intumescent مي شوند و سيستم هاي intumescent به خاطر عمل كردن در فاز جامد، گازهاي سمي توليد نمي كنند و براي محيط زيست مضر نمي باشند. مواد اصلي براي سنتز اين دي الْ اتيلن گليكول و يك تركيب فسفردار حاوي گروه هاي ترك كننده مي باشد. و در شكل زير مي توانيد طرح كلي سنتز دي ال را ببينيد.
موارد یافت شده: 16